خانم صفریانی ابتدا میخواهم در ارتباط با زندگی شخصی آقای محمد مولانایی
توضیحاتی را بفرمایید؟
جواب: محمد
مولانایی حدود 76 سال سن دارد که تمامی عمرش را در شغل کارگری بسر برده و در این
اواخر که در شهرداری مهاباد مشغول بکار بود بدلیل بالا بودن سن که دیگر توانایی
کار را نداشت با سابقه 11 سال پرداخت حق بیمه بازنشسته شد. و هم اکنون مستمری بگیر
سازمان تامین اجتماعی هستیم. اما نه مثل تمام بازنشسته ها بلکه چون محمد 11 سال سابقه
حق پرداخت بیمه داشت، نصف حقوق حداقل دستمزدرا دریافت می کنیم.یعنی ماهیانه مبلغی
حدود 304 هزار تومان دریافت میکنیم . این مبلغ حتی نمی تواند هزینه نان روزانه ما
که 5 نفر هستیم تامین کند و ما از نظر مالی در سخت ترین شرایط هستیم.
خانم صفریانی همسر شما اکنون به چه اتهامی در زندان بسر میبرند؟
جواب: من سالهاست که با محمد زندگی می کنم و شوهر من یکی ازانسان های خوبی است
که از محرومان جامعه دفاع می کند و برای این ایده خود در گذشته سالها در زندان بوده
و در حال حاضرعضو کمیته هماهنگی می باشد. محمد در مجمع عمومی کمیته هماهنگی برای
کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در کرج همراه با دیگر اعضای این تشکل دستگیر شد و پس
از بازگشت به مهاباد همراه دو تن دیگر از فعالین کارگری به اسامی یوسف آب خرابات و
واحد سیده از سوی ماموران اداره اطلاعات شهرستان مهاباد بازداشت شدند و حدود دو
ماه در بازداشتگاه این نهاد امنیتی بسر برد و بعد از این مدت؛ فعالیتهای کارگری و
عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری را به عنوان اتهام به
وی تفهیم کرده و وی را به یکسال حبس تعزیری محکوم کردند. لازم به ذکر است که در
کنار این اتهامات، محمد را به اتهام تماس تلفنی با دخترش که به طور قانونی در کشور
عراق بسر میبرد و شوهر ایشان در عراق مشغول کار است و یکی از اعضای کمیته هماهنگی
می باشد، بنام ناصر کمانگر مورد محاکمه قرار گرفته و یکی از اتهامات محمد تماس
تلفنی با دخترش می باشد هر چند مدت یک بار با ایشان مثل هر پدر دیگری تماس گرفته و
جویای حال داماد و دخترش بوده.
سئوال: خانم صفریانی ، یعنی شما می فرماید که یکی از اتهامات آقای
مولانایی تماس تلفنی با دخترش است؟
جواب: بلی یکی از اتهامات شوهرم
تماس تلفنی با دختر خودش است که دختر ما با پاسپورت همراه شوهرش به عراق جهت کار
رفتند و هر چند ماه یک بار هم به ایران می آیند.اما مسئولان قضائی می خواهند حتی
جلو صله رحم انسان ها را هم بگیرند. آخر در کجای دنیا و حتی در کدام کشور عقب
افتاده جهان، شخص را به دلیل اینکه دختر خود را دوست داشته باشد به عنوان مجرم به
دادگاه می برند و ایشان را به اتهام تماس تلفنی با دخترش محاکمه می کنند. این در حالی
است که محمد 76 سال سن دارد و حتی توان رفتن به بالای تخت زندان را ندارد. محمد
حتی توان نظافت شخصی خود را ندارد و نمی تواند لباس های خود را شستوشو دهد. اگر
واقعا" محمد مجرم است پس چرا آقا زاده ها که همه آنان در خارج از کشور زندگی
و یا تحصیل می کنند، پدران آنان را به جرم تماس با فرزندانشان بازداشت نمی کنند؟
پس ما نتیجه خواهیم گرفت که این تنها ضدیت با کارگر است که داماد من برای سیر کردن
شکم خود و خانواده در یک کشور دیگر مشغول به کار کارگری است.من مطئن هستم که اگر
داماد من در ایران کار پیدا می کرد هیچ وقت به عراق نمی رفت.
سئوال: مریم صفریانی آیا از وضعیت جسمانی همسرتان در زندان خبر دارید؟
جواب: بله؛ طبق آخرین تماسی که از زندان داشته محمد در وضعیت جسمانی بسیار
نابسامانی قرار دارد بطوریکه روده وی عفونت کرده و چندین بار از مقامات زندان
خواسته شده تا محمد را پیش پزشک متخصص ببرند که تاکنون مقامات زندان به این
درخواست هیچ گونه جوابی ندادهاند. همچنین باید اضافه کنم که محمد قبلا و بدلیل
بیماریهای قلبی، کلیهها و آرتروز تحت نظر پزشک معالج بوده و چندین بار پرونده
پزشکی وی را به مقامات قضایی در مهاباد تحویل دادهایم اما متاسفانه اقدامی جهت
ارجاع وی به پزشک متخصص انجام نشده است. این در حالی است که خودم هم به دلیل سکته
قلبی وضعیت سلامتیم آنچنان نیست که بتوانم پیگیر کارهای همسرم در زندان باشم.
سئوال: خانم صفریانی در حالی که محمد مولانایی در زندان هستند شما
هزینه زندگیتان را از چه منبعی تامین میکنید؟
جواب : تنها منبعی که با آن زندگی میگذرانیم همان مبلغ و بخور و بمیری 304
هزار تومانی هستش که به عنوان مستمری به محمد پرداخت میکنند که از این مبلغ ناچیز
باید هزینههای روزانه زندگی، هزینه دوا و درمان خودم و البته باید هر ماه 150
هزارتومان را به حساب محمد در زندان و اریز کنم که این مبلغ تنها هزینه یکی دو
هفته محمد را تامین میکند و از پرداخت هزینه داروهای وی ناتوان میباشم.
سئوال: خانم صفریانی از زمانی که آقای مولانایی در زندان هستند آیا
هیچ گونه کمکی از سوی دولت به شما شده است؟
جواب: در جواب این سئوال باید بگویم که نه تنها هیچ کمکی به ما نکرده اند،
بلکه همان گونه که قبلا اشاره کردم حتی در ارتباط با معالجه و مرخصی به همسرم هیچ
همکاری با ما نداشتهاند و ما چند بار به دادستانی مراجعه کردیم. اما به ما هیچ
گونه جوابی ندادند و حال وضعیت جسمی محمد خوب نیست و ما شبانه روز نگران وضعیت
جسمانی محمد هستیم. اگر محمد از نظر جسمانی وضعیت خوبی داشت ما هیچ وقت نگران نمی
شدیم و ما تجربه گذشته را داریم.
سئوال: مریم صفریانی عزیز ضمن آرزوی موفقیت برای شما و به امید آزادی
تمامی فعالین کارگری و زندانیان سیاسی دربند؛ اگر در پایان سخنی دارید بفرمایید؟
جواب: ممنون
از شما من هم خواهان آزادی تمامی کارگران و فعالین کارگری دربند از جمله محمد
مولانایی هستم و از تمامی کارگران و فعالین کارگری و تشکلات مدافع حقوق کارگر میخواهم
تا نسبت به این احکام نا عادلانه که علیه کارگران و فعالین کارگری صادر شده، سکوت نکنند و اعتراض خود را به هر شکل ممکن ابراز
دارند.اعتراض ما می تواند جلو هر گونه بازداشت کارگران را در آینده بگیرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر